تلخ و شیرین

این روزهایم خیلی تکراری و شبیه هم اند اما به امید روزهای بهتر مینویسم

تلخ و شیرین

این روزهایم خیلی تکراری و شبیه هم اند اما به امید روزهای بهتر مینویسم

تلخ و شیرین

محتاجم

به خیزشی نه از این خاک

به نغمه ای نه از این دست

به قصه ای نه چنین تلخ

به باوری نه چنین پست!

پیوندهای روزانه
آخرین نظرات
  • ۱ تیر ۹۶، ۲۲:۰۴ - کم نویس
    :))
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۶، ۰۱:۳۹ - قالب بلاگ رضا
    عجب

آستین ه خدا

پر پر | سه شنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ق.ظ

کم کم قرصا داره اثر میکنه و فشاره سردرد ازسرم برداشته میشه.چشام بازنمیشد و انگار ک با ی کارد کند میخواستی ببریش.جلو دوستام و استاد گریه کردم و آبروی  خودمو بردم.جز ب پسره خوب  تابحال ب هیچکس تو این دنیا مشکلاتمو نگفتم و جز اون کسی ساکت نشده تا حرفام تموم بشه.چرا همیشه بهم دلداری داد و کمکم کردو یادم نداد ک رو پای خودم بایستم؟احساس ضعف و سرخوردگی دارمو بلد نیستم مشکلمو حل یا مطرح کنم.میدونم ک خدا همیشه جالب ه توجه ترین نقشه ها رو برام تو آستین داره.

  • پر پر

نظرات  (۱)

:-(((
پاسخ:
:-(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">