به سمت استقلال
بگو بدانم،توی این4،5سال،تاحالا شده بود من اینجا بنشینمو راهی باشم،اما تو بیخبر باشی؟ تو را نداشته باشم ک از حالم بگویم،ندانی مسافران اطرافم چه شکلی اند و چکارمیکنند و نپرسیده باشی چه فیلمی دارد پخش میشود؟درتمام لحظه هایی که قبلأ تو پرمیکردی،حالاسرگردانم و اصلأ نمیدانم بدون تو چطورباید این کارها را انجام دهم!
دیروز بامامان رفتیمو من لباس حنابندان راخریدم که سورمه ای است و دور یقه اش سنگدوزی شده.اگرتوبودی نمیگفتی فورأ بپوش تاببینمت؟؟
برایت عکس گرفتمو ب هیچ کجا نفرستادمش.نشستم عکس را نگاه کردمو تمام جملاتی که میخواستی بگویی را برای خودم گفتم.
باخودم میگویم یعنی نگاهی به ایمیلم نمی اندازی؟رسیدبلیطم رانمیبینی؟؟
باور کردنیست که همین لحظه پیامکت رسید؟ساده و بی تکلف"چطوری؟"
باید چکار کنم؟
ساده و بی تکلف "خوبم".بارها میفرستم و به دستت نمیرسد....
- ۰ نظر
- ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۵۱