حسنی به مکتب نمی رفت
پر پر | سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ب.ظ
-الان مصداق دقیق حسنی ب مکتب نمی رفت منم. از صبح تنهای تنها نشستم تو آزمایشگاه و هر آن منتظرم ک آقای حراست بیاد و با دعوا بندازتم بیرون
- الان یک سال و نیمه؟ هربار که *780 رومیگیرم ک گوشیمو شارژ کنم ، شمارش میاد بالا
- اومدم برم دستشویی گربه آزمایشگا پامو گرفت انقد جیغ زد ک گفتم الان حراست میاد. داشتم فکر میکردم گربه های شهری هم با گربه های روستایی فرق دارن..بیچاره ها یکبار من ندیدم جلوی ما بیان؛ براش شیر بردم.
- حالم خیلی خوبه.خیلی زیاد ... یک روز رسیدکه فهمیدم تا گذشته رو تموم نکنم آینده سراغم نمیاد و تمومش کردم
- گفتم ک آیین نامه قبول شدم؟بدون غلط
- ۹۵/۱۰/۲۱