تلخ و شیرین

این روزهایم خیلی تکراری و شبیه هم اند اما به امید روزهای بهتر مینویسم

تلخ و شیرین

این روزهایم خیلی تکراری و شبیه هم اند اما به امید روزهای بهتر مینویسم

تلخ و شیرین

محتاجم

به خیزشی نه از این خاک

به نغمه ای نه از این دست

به قصه ای نه چنین تلخ

به باوری نه چنین پست!

پیوندهای روزانه
آخرین نظرات
  • ۱ تیر ۹۶، ۲۲:۰۴ - کم نویس
    :))
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۶، ۰۱:۳۹ - قالب بلاگ رضا
    عجب

تو

پر پر | سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۰ ق.ظ

همه چیز حالت ی سرگیجه و گنگی نامحسوس داره.ضربه انقد کاری بوده ک تکلیفم با خودم مشخص نیس.بیست و چهار ساعته تو فکرمه و بغضی ک هر لحظه بسختی قورتش میدم.انقد انقد نمیدونم چکار کنم ک فقط خیسی چشامو با انگشت میگیرمو سرمو ب سمت مامان برمیگردونمو در سکوت بهش گوش میدم.دیگه . توانی برای جنگ ندارم ...این آخرین نیروهای منه.دلخوشی این لحظه ها فقط ساعت آخرین بازدید از تلگرام هس.بمن استقامت میده

  • پر پر

نظرات  (۱)

مهم نیست در کجای جهان ایستاده ایم، مهم این است که در چه راستایی گام بر می داریم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">