تلخ و شیرین

این روزهایم خیلی تکراری و شبیه هم اند اما به امید روزهای بهتر مینویسم

تلخ و شیرین

این روزهایم خیلی تکراری و شبیه هم اند اما به امید روزهای بهتر مینویسم

تلخ و شیرین

محتاجم

به خیزشی نه از این خاک

به نغمه ای نه از این دست

به قصه ای نه چنین تلخ

به باوری نه چنین پست!

پیوندهای روزانه
آخرین نظرات
  • ۱ تیر ۹۶، ۲۲:۰۴ - کم نویس
    :))
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۶، ۰۱:۳۹ - قالب بلاگ رضا
    عجب

من

پر پر | سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۱۱ ب.ظ

اینجا مال من است..چرا از نوشتن هراس دارم؟ چرا از گفتن هراس دارم؟من هیچکس را به این اتاق دعوت نکرده ام...اینجا را فقط برای تو میخواهم ..میخوام بطرز بزرگسالانه ای برایت عزاداری کنم..یک عزای خاموش...بیایم بنشینم کنار این کلمات با لباس مشکی ، برای خودمان گریه کنم...هیچ وقت شده بود انقدر خودت را از من دریغ کنی؟؟حقایق مثل غل و زنجیر دور دست و پایم محکم شده..هیچوقت شده بود انقدر بگذرد و آرامت نکنم؟

نگرانت هستم و نمیتوانم بیایم...میدانم بخاطر من رفتی..میدانم منتظری برگردم..میدانم اگر برگردم ، این یعنی تصمیم ه من ...من از گرفتن هر تصمیمی عاجزم...

  • پر پر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">