تلخ و شیرین

این روزهایم خیلی تکراری و شبیه هم اند اما به امید روزهای بهتر مینویسم

تلخ و شیرین

این روزهایم خیلی تکراری و شبیه هم اند اما به امید روزهای بهتر مینویسم

تلخ و شیرین

محتاجم

به خیزشی نه از این خاک

به نغمه ای نه از این دست

به قصه ای نه چنین تلخ

به باوری نه چنین پست!

پیوندهای روزانه
آخرین نظرات
  • ۱ تیر ۹۶، ۲۲:۰۴ - کم نویس
    :))
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۶، ۰۱:۳۹ - قالب بلاگ رضا
    عجب

گاهی تو را کنار خود احساس می کنم

پر پر | يكشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ب.ظ
هوای این روزهای تهران یک جور عجیبی ست...نمیتوانی عادی نفس میکشی..یک نفس ک میکشی میخواهی با همه توانت هر چه اکسیژن هست فرو دهی..من مثل دیوانه ها نفس های عمیق میکشم و هر تنفس یکجور چیز غریبی را در ذهنم تلنگر میزند...شاید یک خاطره دور...هر چه نفس میکشم پیدایش نمیکنم...نمیدانم این چیست
هوای این روزهای ونک مستی آور است...من باید از این هوا فرار کنم
پ.ن:
اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است

گاهی تو را کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دلخوشی خوابها کم است

  • پر پر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">